/noscript><<
!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">این داستان واسه دخترای دم بخت خیلی خوب و آموزنده است
حتما بخونید که...؟!
از اداره که خارج شدم، برف دانه دانه شروع به باریدن کرد. به پیاده رو که رسیدم زمین،درست و حسابی سفید
شده بود. یقه پالتویم را بالا زدم و راست دماغم را گرفتم و رفتم. هنوز خیلی از زمستان باقی بود. با خود فکر
کردم که اگر سرما همین طوری ادامه داشته باشد، تا آخر زمستان حسابم پاک پاک است.
وارد خانه که شدم مادرم توی حیاط داشت رخت ها را از روی طناب جمع می کرد. از چندین سال پیش، هر
وقت برف می بارید، با مادر شوخی می کردم که:
ـ ننه، "سرمای پیرزن کش" اومد!
امروز هم تا دهان باز کردم همین جمله را بگویم؛ ننه پیشدستی کرد و گفت:
ـ انگار این سرما، سرمای عزب کشه، نیس ننه؟
در خانه ما غیر از من، عزب اوقلی دیگری وجود نداشت پس ننه بعد از چند سال بالاخره متلکش را گفت! گفت و
یکراست به اطاق خودم رفتم. چراغ والور را روشن کردم و از پشت شیشه، به برف چشم دوختم. از نگاه کردن
برف که خسته شدم، در عالم خیال رفتم توی نخ دخترهای فامیل.
ـ ....زری؟ سیمین؟ عذرا؟ مهوش؟ پروین؟ .........راستی نکنه "ننه" کسی را در نظر گرفته که اون حرفو زد؟ از
دخترهای فامیل آبی گرم نشد. باز در عالم خیال زاغ سیاه دخترهای محله را چوب زدم:
ـ"......سوسن؟ مهری؟ مرضیه؟ دختر کربلا تقی؟ دختر جم پناه؟و دختر....؟
بازم از اسمش معلومه مگه نه...؟!
category: D*rty jokes9-2-2010A guy was standing in a bar when a stranger walks in.
After a while they get to talking and at about 10:30 PM the second guy says, "Oh well,I better get
home.My wife doesn\t like me to stay out during late night."
The first guy replies, "I\ll help you out of this. Just do what I say. Go home. Sneak into the
bedroom. Pull back the covers. Get down between her legs then lick, lick and lick for about 20
minutes and there will be no complaints in the morning."
The guy agrees to try that and continues drinking with him for two more hours before heading
home to give it a try.
When he got home, the house was pitch black. He sneaks upstairs into the bedroom, pulled back
the covers and proceeded to lick for 20 minutes. The bed was like a swamp so he decided to
wash his face.
As he walked into the bathroom, his wife was sitting on the toilet.
Seeing her he screamed, "What the hell are you doing in here?!"
"Quiet!", she exclaimed. "You\ll wake my mother."
ببین این مرده چی ها که نمیگه و...؟!
افسر راهنمائی یه آقایی رو به علت سرعت غیرمجاز نگه می داره.
افسر-می شه گواهینامه تون رو ببینم؟
راننده-گواهینامه ندارم .بعد از پنجمین تخلفم باطلش کردن.
افسر-میشه کارت ماشینتون رو ببینم؟
-این ماشین من نیست ! من این ماشینو دزدیده ام !!!
-این ماشین دزدیه؟
- آره همینطوره ولی بذار یه کم فکر کنم !فکر کنم وقتی داشتم تفنگم رو می زاشتم تو داشبورد کارت ماشین
صاحبش رو دیدم!
-یعنی تو داشبورد یه تفنگ هست؟
- بله همون تفنگی که باهاش خانم صاحب ماشین رو کشتم و بعدش جنازه اش رو گذاشتم تو صندوق عقب
--یه جسد تو صندوق عقب ماشینه ؟
بله قربان همینطوره!!!
با شنیدن این حرف افسر سریعا با مافوقش (سروان )تماس می گیره.طولی نمی کشه که ماشینهای پلیس
ماشین مرد رو محاصره می کنن و سروان برای حل این قضیه پیچیده به پیش مرد می آد.
سروان:-ببخشید آقا میشه گواهینامه تون رو ببینم ؟
مرد:- بله بفرمائید !!
گواهینامه مرد کاملا صحیح بود!
سروان:-این ماشین مال کیه؟
مرد:-مال خودمه جناب سروان .اینم کارتش !
اوراق ماشین درست بود و ماشین مال خود مرد بود!
- میشه خیلی آروم داشبورد رو باز کنی تا ببینم تفنگی تو اون هست یا نه؟
- البته جناب سروان ولی مطمئن باشین که تفنگی اون تو نیست !!
واقعا هم هیچ تفنگی اون تو نبود !
- میشه صندوق عقب رو بزنین بالا .به من گفتن که یه جسد اون تویه !!
- ایرادی نداره
مرد در صندوق عقب رو باز می کنه و صد البته که جسدی اون تو نیست !!!
سروان:- من که سر در نمی آرم .افسری که جلوی شما رو گرفته به من گفت که شما گواهینامه ندارین،این
ماشین رو دزدیدین ،تو داشبوردتون یه تفنگ دارین و یه جسد هم تو صندوق عقبتونه !!!
مرد:- عجب !!! ، شرط می بندم که این دروغگو به شما گفته که من تند هم می رفتم.
اینم به افتخار همه دخترای گل ایرانی که...؟!
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یک پسر مسلمون میگه:
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن؟؟ یعنی مردای مسلمون اینقدر شهوت
پرستن که نمیتونن خودشون رو تحمل کنن؟؟
پسر مسلمون لبخندی میزنه و میگه:
ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟و هر مردی ملکه انگلستانو لمس کنه؟
پسره انگلیسی با عصبانیت میگه:
نه!مگه فرد عادیه فقط افراد خاصی میتون با ایشون در رابطه باشن!!!
پسر مسلمون میگه:
خانومای ما همه ملکه هستن …
حال کردید؟حالا برید بگید ایران بده و داره به زنا ظلم میشه!!!